11.30.2012

نظراىِ من از تهِ دلم بود ، نه دخالت ، نه لجاجت ، نه حسادت ...

آدما رو اينقد به خودتون نچسبونيد ! نه ، اصن منظورم آويزون شدنُ اين حرفا نيست ، منظورم عشقِ بى حد و اندازست ...
خواهرم واسه من مثِ يه تيكه از گوشت و جونم شده بود ... وقتى با تصميم خودش ، از من گرفتنش ، مثِ يه تيكه از گوشت بدنم ازم جدا شد ... هم جاش درد ميكنه هم جاش رو بدنم خاليه ... اميدوارم جاىِ جديدت گرم و نرم و محكم باشه !

No comments:

Post a Comment